حدود دو ماه از آن روزهای پرآشوب گذشته است. روزهایی که صدای پدافند و اخبار ، بخشی از زندگی روزمره ما شده بود. اما ما ایستادیم. سازمانهایمان ایستادند. امروز، اگرچه سایه جنگ از سرزمین ما دور شده، اما میدان جدیدی پیش روی ماست: میدان بازسازی روانی و روحی سازمانهایمان.
در هر بحران، آنچه سرنوشتساز میشود نه تجهیزات و زیرساختها، بلکه روحیه و استقامت انسانهایی است که در دل سازمانها نفس میکشند. آسیبهای روانی ناشی از جنگ – از اضطرابهای پنهان گرفته تا خستگیهای روحی و فرسودگی شغلی – اگر نادیده گرفته شوند، میتوانند پنهانیترین اما خطرناکترین تهدیدات برای پایداری سازمان باشند.
جنگ تمام نشده است؛ شکلش عوض شده!
امروز دشمن ما، بیتفاوتی نسبت به زخمهای روحی است. در برابر اضطرابهای انباشتهشده در دل کارکنان، سازمانها نباید با سکوت و بیبرنامگی عقبنشینی کنند. ما باید با همان روحیهای که در میدان نبرد ایستادیم، برای سلامت روان همکارانمان بجنگیم.
ستونهای دفاع روانی در سازمانها
بر اساس گزارشهای مرکز ملی مدیریت بحران (1404) و تجربیات سازمانهای تابآور در دوران جنگ، چهار رکن اصلی برای تابآوری روانی سازمانها در شرایط پساجنگ عبارتند از:
1.اطلاعرسانی شفاف و مقتدرانه:
oپنهانکاری و شایعات، اضطرابهای پنهان کارکنان را تشدید میکند. سازمان باید صدای آرامشبخش و مقتدر در دل بحران باشد.
oمدیران باید یاد بگیرند چگونه در شرایط ناپایداری، پیامهای امیدبخش اما واقعگرا به تیمها منتقل کنند.
2.حلقههای همدلی و گفتوگو:
oبرگزاری جلسات گروهی برای شنیدن دغدغههای روانی کارکنان
oایجاد فضاهای امن برای بیان نگرانیها و اشتراکگذاری تجربیات تلخ و شیرین بحران
3.برنامههای بازسازی روحیه (Recovery Programs):
oکارگاههای آموزشی مدیریت استرس و تابآوری فردی
oفعالیتهای تیمی خارج از محیط کار برای بازگشت تدریجی به آرامش روانی (مانند اردوهای فرهنگی، ورزشی و مذهبی)
4.الگوی رهبری مقتدر و آرامشبخش:
oدر بحرانها، تیمها به رهبرانی نیاز دارند که هم مقتدر باشند و هم درک عمیق انسانی داشته باشند.
oمدیرانی که بتوانند ترکیب هوشمندانهای از اقتدار در تصمیمگیری و نرمی در مواجهه با روح و روان کارکنان را نشان دهند.
فرهنگ سازمانی؛ سنگر نفوذناپذیر آینده
اگر بخواهیم در بحرانهای آینده قدرتمندتر ظاهر شویم، باید از امروز فرهنگ سازمانی خود را بر پایه سه اصل بنا کنیم:
1.یادگیری از بحران (هر زخمی یک درس)
2.همدلی و همیاری جمعی (هیچکس تنها نمیماند)
3.آمادگی روانی دائمی (آمادهایم چون ممکن است دوباره صداها بازگردد)
________________________________________
جمعبندی: ما پیروز خواهیم ماند اگر...
جنگها تمام میشوند، اما اثرات آنها در جان و دل انسانها باقی میماند. پیروزی ما در میدان اقتصادی و اجتماعی پساجنگ، در گرو این است که سازمانهایمان را به دژهای مستحکم روانی تبدیل کنیم. این نبردی است که در آن با آگاهی، آموزش و همدلی پیروز خواهیم شد.
________________________________________
منابع:
1.مرکز ملی مدیریت بحران، گزارش تحلیل آثار روانی جنگ بر سازمانها (1404)
2.سازمان پدافند غیرعامل جمهوری اسلامی ایران، الزامات تابآوری سازمانی در شرایط پساجنگ (1403)
3.دکتر سید محمد اعرابی، «مدیریت بحران در سازمانهای ایرانی»، انتشارات دانشگاه تهران، 1399
4.Duchek, S. (2020). Organizational resilience: a capability-based conceptualization. Business Research.